اللهم انت الذی فتحت لعبادک بابا الی عفوک سمیته التوبه فقلت توبوا الی الله توبة نصوحا فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه
(مناجات التائبین)
توبه از ابواب رحمت الهی است.بابی که راه عذر را بر بندگان میبندد. اگر بندهء عاصی در انجام معصیت-به خاطر غلبهء هوا و وسوسهء شیطان-معذور باشد،که نیست؛در توبه نکردن و عدم عذرخواهی از معصیت خویش هیچ عذری در پیشگاه الهی نخواهد داشت.درباره توبه در قرآن کریم نکات فراوانی مطرح شده است.در ذیل به شمّهای از آنها اشاره مینمانیم:
ان الله هوا التّواب الرحیم1
برعکس آنچه نوعا تصور میشود که خداوند تنها توبه پذیر است،قرآن کریم خدا را توبهکننده و بلکه توّاب معرفی میفرماید و توبه پذیری تنها یک مصداق از توبهء الهی است.
با این توضیح که:
توبه خدای رحمان همواره با (علی)متعدی میشود و توبه به بنده با«الی»میآید.
تاب اللّه علی العبد و تاب العبد الی الله
در لغت چنین آمده است:
تاب العبد الی الله ای رجع عن معصیته الیه،ندم فهو تائبتاب الله علی العبد ای غفرله و رجع علیه بفضله فانّه توّاب
توبهء بنده و توبهء خدای سبحان هرکدام مصادیقی در قرآن کریم دارد که از جمله آنها موارد زیر است:
اوّل-مصادیق توبهء خدای سبحان:
1-بازگشت بربنده و آماده سازی او برای توبه
قرآن کریم درباره جنگ تبوک در مورد متخلفین از جهاد میفرماید:
و علی الثلاثة الذین خلفوا....ثم تاب علیهم لیتوبوا2
و بر آن سه تن که برجای مانده بودند....پس خدا برآنان توبه کرد تا آنها توبه کنند.
در عبارت شریفهء دعا میخوانیم:
اللهم تب علی حتی اتوب الیک
خدایا،تو برمن توبه کن،تا من به سوی تو توبه کنم.
2-بازگشت به بنده و گذشت از خطای او:
و لو انّهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسولو جدوا الله توابّا رحیما3
و اگر آنان وقتی به خود ستم کردند پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر[نیز]برای آنان طلب آمرزش میکرد،قطعا خدا را توبهپذیر مهربان مییافتند.
با توجه به نکته فوق:اوّلا توبهء خداوند مقدّم بر توبهءبنده است.
ثانیا:هر توبهء بنده بین دو توبهء خدای رحمان قرار دارد. توبهء اول آماده سازی بنده است برای توبه و توبهء دوم خداوند پذیرش توبهء بنده است.پس توبهپذیری مصداقی از تواب بودن خدای رحمان است.
3-بازگشت بر بنده از سررحمت و برطرف ساختن مشکلات و تقدیرات سوء چنانکه در آیه زیر ملاحظه میشود:
لقد تاب الله علی النبی و المهاجرین و الانصار فی یوم العسرة من بعد ما کاد یزیغ قلوب منم ثم تاب علیهم انّه بهم رؤف رحیم4
به یقین،خدا برمهاجرین و انصار که در آن ساعت دشوار از او پیروی کردند ببخشود،بعد از آن که چیزی نمانده بود که دلهای دستهای از آنان منحرف شود،باز برایشان ببخشود، چرا که او به آنان مهربان و رحیم است.
4-توبه بربندگان در تخفیف حکم و کاستن از شدّت آشنایی با مفاهیم قرآنی1
آن؛مانند موارد زیر:
الف-قرآن کریم دربارهء تخفیف حکم روزه و آزاد گزاردن مؤمنین در شب روزه برای بهرهوری از آنچه در روز ممنوع است،میفرماید:
علم الله انکم کنتم تختانون انفسکم فتاب علیکم و عفا عنکم فالان با شروهن و....5
خدا میدانست که شما با خودتان ناراستی میکردید، پس برشما توبه کرد و از شما درگذشت.پس اکنون[در شبهای ماه رمضان میتوانید]با آنان همخوابگی کنید....
ب-قرآن کریم دربارهء برداشتن حکم صدقه برای نجوای با رسول اکرم چنین میفرماید:
ءاشفقتم ان تقدّمو بین یدی نجوایکم صدقات فاذ لم تفعلوا و تاب الله علیکم فاقیموا الصلوة و آتوا الزکاة و اطیعوا الله و رسوله و الله خبیر بما تعلمون 6
آیا ترسیدید که پیش از گفتگوی محرمانه خود صدقهای تقدیم دارید؟و چون نکردیدو خدا[هم]برشما بخشود، پس نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و از خدا و پیامبر او فرمان برید،و خدا به آنچه میکنید آگاه است.
توضیح مطلب به اختصار چنین است:
برخی از فرصت طلبان خود را به رسول خدا(ص)نزدیک میکردند،تا بدین وسیله اظهار ارادت و نزدیکی نمایند و در چشم مردم از نزدیکان رسول اکرم به حساب آیند.قرآن کریم طی فرمانی برای نجوا و خلوت با رسول اکرم(ص)با بیان زیر،صدقهای را مقرر فرمود:
یا ایها الذین آمنوا اذناجیتم الرسول فقدّموا بین یدی نجواکم صدقة ذلک خیر لکم و اطهر فان لم تجدوا فانّ الله غفور رحیم 7
ای کسانی که ایمان آوردهاید،هرگاه با پیامبر[خدا]
گفتگوی محرمانه میکنید،پیش از گفتگوی محرمانه خود،صدقهای تقدیم بدارید.این[کار]برای شما بهتر و پاکیزهتر است،و اگر چیزی نیافتید، بدانید که خدا آمرزندهء مهربان است.
پس از این فرمان،فقط امیرالمؤمنین (ع)بود که تنها دینار خود را به ده درهم تبدیل نمود و تا ده روز با پیامبر اکرم (ص)نجوا نمود؛با این آزمون الهی، کسانی که هر روز خود را به حضرت نزدیک میکردند ولی بعد از تلاوت این آیه حاضر نشدند با رسول اکرم(ص) نجوا کنند و یا مدعی شدند که دیگر نجوایی ندارند شناخته و رسوا شدند و پس از آن خدای رحمان با لطف خویش حکم را برداشتند.
البته در متن آیه،صدقهء کسانی را که توان پرداخت نداشتهاند مستثنی نموده و میفرماید:
فان لم تجدوا فانّ الله غفور رحیم.
و همچنین در تخفیف حکم درباره میزان قرائت قرآن در نماز می فرماید:و
الله یقدر اللیل والنهار علم ان لن تحصوه فتاب علیکم فاقرؤا ما تیسّر من القرآن 8
و خدا است که شب و روز را اندازهگیری میکند[و]میداند که [شما]هرگز نتوانید آن را به حساب آورید،پس بر شما توبه،کرد[اینک] هر مقدار از قرآن میسر میشود بخوانید.
توضیح این که گویا تا قبل از نزول آیهء فوق رسول اکرم و مسلمانان معدود آن روز قرآن نازل شده و یا بخش زیادی از آن را در نماز میخواندند و در این آیهء شریفه تخفیفی داده شده است که از این به بعد هرچه میتوانید قرآن بخوانید؛و ادامهء آیه نیز برهمین مطلب دلالت دارد.
اگر بندهء عاصی در انجام معصیت-به خاطر غلبهء هوا و وسوسهء شیطان- معذور باشد،که نیست؛در توبه نکردن و عدم عذرخواهی از معصیت خویش هیچ عذری در پیشگاه الهی نخواهد داشت.
زیرا می فرماید:
علم ان سیکون منکم مرضی و آخرون یضربون فی الارض یبتغون من فضل الله و آخرون یقاتلون فی سبیل الله فاقرؤا ما تیسر منه.... 9
ترجمه:[خدا]میداند که به زودی در میانتان بیمارانی خواهند بود،و [عدّهای]دیگر در زمین سفر میکنند [و]در پی روزی خدا هستند،و [گروهی]دیگر در راه خدا پیکار مینمایند.پس هرچه از[قرآن]میسّر شد تلاوت کنید....
عبارت فوق بیانگر آن است که در زمان نزول این آیه تعداد مسلمانان اندک بوده است که کسی از آنان مریض و یا در حال سفر نبوده است،و قرآن کریم این امور را برای آنان پیشبینی مینماید و لذا حکم قرائت را تخفیف میدهد.
5-توبهء خدواند بر بندگان در بیان احکام حکیمانه. قرآن کریم پس از بیان مسائلی درباره احکام ازداواج و بحث از عفاف اجتماعی میفرماید:
و الله یرید ان یتوب علیکم و یرید الذین یتبعون الشهوات ان تمیلوا میلا عظیما.یریدالله ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا10
و خدا میخواهد بر شما توبه کند و کسانی که از خواستهها[ی نفسانی]پیروی میکنند میخواهند شما دستخوش انحرافی بزرگ شوید.خدا میخواهد تا بارتان را سبک گرداند و انسان،ضعیف آفریده شده است.
توبهء بندگان نیز در چند مصداق در قرآن کریم آمده است.
1-توبه از خطا
اعم از این که خطا گناه باشد یا مکروه شرعی و یا حتی ترک اولی.قرآن کریم میفرماید:
انما التوبة علی الله للذین یعلمون السوءبجهالة ثم یتوبون من قریب فاولئک یتوب الله علیهم و کان الله علیما حکیما11
توبه،نزد خدواوند،تنها برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب گناه میشوند،سپس به زودی توبه میکنند، اینان هستند که خدا برآنها توبه میکند و خدا دانای حکیم است.
2-بازگشت از سنتهای اجتماعی و آداب و رسوم به سوی حکم الله
در سوره نور پس از بیان احکام حجاب میفرماید:
و توبوا الی الله جمیعا ایّه المومنون لعلکم تفلحون12
و ای مومنان،همگی به درگاه خدا توبه کنید،امید که رستگار شوید.
در آیهء فوق ظاهرا توبه از گناه مطرح نشده؛زیرا تازه حکم حجاب بیان شده است و خطای قبل از نزول حکم،گناه محسوب نمیگردد بلکه توبه از سنتها و آداب و رسوم اجتماعی است و معنای آن چنین میشود که:پس از نزول حکم الهی،شما که مومن به قرآن هستید باید دست از عادات و آداب خویش بردارید و به حکم قرآن گردن نهید.
3-توبه از کفر به ایمان و از شرک به اخلاص.
چنانکه درباره مشرکین میفرماید:
فاذا نسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم وخذوهم واحصروهم واقعدو الهم کل مرصد.فان تابوا واقاموا الصلوة واتوا الزکاة فخلّوا سبیلهم13
پس چون ماههای حرام سپری شد،مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره در آورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید،پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند،راه پریشان گشاده گردانید.
روشن است که توبهای که مشرک انجام دهد توبه از شرک است به خصوص که پس از مسأله توبه اقامهء نماز و پرداخت زکات را مطرح فرموده است و تا ایمان حاصل نشود،نماز و زکات قابل طرح نیست.
آیهء یازدهم همین سوره نیز مطلب را روشنتر مینماید زیرا توبهء مشرکین را موجب برادری یا اهل ایمان میداند و میدانیم که تنها مؤمن است که شایستگی چنین برادری را دارد.
فان تابوا واقاموا الصّلوة و اتوا الزکاة فاخوانکم فی الدین 14
پس اگر توبه کنند و نماز برپا دارند و زکات دهند،در این صورت برادران دینی شما میباشند.
بدیهی است که توبهء مشرک در صورتی موجب برادری با مؤمنان خواهد بود که بازگشت به ایمان باشد.
(1)-توبه/118
(2)-توبه /118
(3)-نساء/64
(4)-توبه/117
(5)-بقره/187
(6)-مجادله/113
(7)-مجادله/12
(8)-مزمل/20
(9)-مزمل/20
(10)-نساء/27 و 28
(11)-نساء/17
(12)-نور/31
(13)-توبه/5
(14)-توبه/11